فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Put Past

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • phrasal verb
    بعید نبودن (کاری از کسی)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد put past

  1. phrasal verb Conclude that (someone) would not do something

ارجاع به لغت put past

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put past» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-past

لغات نزدیک put past

پیشنهاد بهبود معانی