امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Put Past

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
بعید نبودن (کاری از کسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد put past

  1. phrasal verb Conclude that (someone) would not do something

ارجاع به لغت put past

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put past» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-past

لغات نزدیک put past

پیشنهاد بهبود معانی