فاصله گرفتن از، فاصله انداختن بین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He decided to put some distance between himself and his hometown.
او تصمیم گرفت بین خودش و زادگاهش فاصله بیندازد.
After the argument, she needed to put some distance between them.
بعد از مشاجره، او نیاز داشت که بین آنها فاصله بیندازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «put some distance between» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put-some-distance-between