آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ مهر ۱۴۰۴

    Put Some Distance Between

    معنی put some distance between | جمله با put some distance between

    collocation

    فاصله گرفتن از، فاصله انداختن بین

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    He decided to put some distance between himself and his hometown.

    او تصمیم گرفت بین خودش و زادگاهش فاصله بیندازد.

    After the argument, she needed to put some distance between them.

    بعد از مشاجره، او نیاز داشت که بین آنها فاصله بیندازد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج put some distance between

    معنی put some distance between به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «put some distance between» در زبان فارسی به معنای «فاصله گرفتن از»، «اختلاف یا فاصله ایجاد کردن میان خود و چیزی یا کسی» ترجمه می‌شود.

    این عبارت معمولاً به معنای ایجاد فاصله فیزیکی، روانی یا عاطفی است تا فرد بتواند آرامش، امنیت، یا دیدگاه متفاوتی نسبت به موقعیت، شخص یا موضوع پیدا کند. «Put» به معنای «قرار دادن» و «distance» به معنای «فاصله» است و اضافه شدن «between» بیان می‌کند که این فاصله میان دو طرف یا دو موضوع ایجاد می‌شود.

    در زندگی روزمره، این عبارت می‌تواند به فاصله گرفتن موقت یا دائمی از یک فرد یا شرایط استرس‌زا اشاره داشته باشد. برای مثال، جمله‌ی She decided to put some distance between herself and the stressful environment at work یعنی «او تصمیم گرفت از محیط کاری پراسترس فاصله بگیرد». در این کاربرد، ایجاد فاصله به معنای حفظ سلامت روان و کاهش فشارهای ناشی از موقعیت است.

    از منظر روابط انسانی، «put some distance between» می‌تواند به معنای فاصله گرفتن عاطفی یا حفظ حریم شخصی باشد. افراد گاهی برای بازنگری در روابط، جلوگیری از تنش یا ایجاد آرامش نیاز دارند از برخی افراد یا موقعیت‌ها فاصله بگیرند. این فاصله نه لزوماً به معنای قطع رابطه کامل، بلکه به معنای تنظیم مرزها و ایجاد فرصت برای تفکر و تصمیم‌گیری هوشمندانه است.

    در حوزه‌های حرفه‌ای و آموزشی، این عبارت می‌تواند به معنای اختصاص زمان یا فاصله برای بازنگری، ارزیابی یا تحلیل یک پروژه یا وضعیت باشد. ایجاد فاصله، دید روشن‌تر و امکان تصمیم‌گیری بهتر را فراهم می‌کند. برای مثال، مدیران یا تیم‌ها ممکن است برای بررسی عملکرد یا استراتژی، مدتی «put some distance between themselves and the ongoing project» کنند تا بتوانند با دیدی عمیق‌تر به ارزیابی بپردازند.

    عبارت «put some distance between» نمادی از فاصله گرفتن برای حفظ سلامت، شفافیت ذهنی و تصمیم‌گیری هوشمندانه است. این مفهوم به افراد اجازه می‌دهد تا از فشارها و تأثیرات مستقیم موقعیت‌ها دور شوند، دیدگاه متعادل‌تری پیدا کنند و با آرامش بیشتری به مسائل نگاه کنند. این فاصله می‌تواند فیزیکی، روانی یا عاطفی باشد، اما در همه حالت‌ها موجب کنترل بهتر و حفظ تعادل شخصی می‌شود.

    ارجاع به لغت put some distance between

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «put some distance between» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put-some-distance-between

    لغات نزدیک put some distance between

    • - put past
    • - put pressure on
    • - put some distance between
    • - put somebody off his stroke
    • - put someone (or some animal) out of his (its) misery
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.