آخرین به‌روزرسانی:

    Qt

    ˌkjuː ˈtiː ˌkjuː ˈtiː

    معنی‌ها

    abbreviation

    مقدار، میزان

    abbreviation

    کوارت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت qt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «qt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/qt

    لغات نزدیک qt

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    implore flashback receptionist tenable get around henry think about exclusive ventriloquist sweater engagement scarf adoption accelerate kosher عشق ساعت‌مچی مسلمان پسوند من‌من پشتکار بیل باغبانی لباس پوشیدن ماساژ دادن سازدهنی میز تحریر اذیت کردن عرق‌سوز استفراغ گل ختمی