امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Quark

kwɔːrk / / kwɑːrk kwɑːk / / kwɔːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    quarks

معنی

noun
(فیزیک) کوارک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quark

  1. noun Fresh unripened cheese of a smooth texture made from pasteurized milk, a starter, and rennet
    Synonyms: quark cheese

ارجاع به لغت quark

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quark

لغات نزدیک quark

پیشنهاد بهبود معانی