ریشهدار کردن، ریشهدار شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The farmers radicated the seeds in the fertile soil, anticipating a bountiful harvest.
کشاورزان بذرها را در خاک حاصلخیز ریشهدار کردند و انتظار برداشت پرباری را داشتند.
The horticulturist radicated the rare species of flowers in the greenhouse.
باغبان گونههای کمیاب گل را در گلخانه ریشهدار کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «radicate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radicate