Refashion

riːˈfæʃn̩ riːˈfæʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
تعمیر کردن، (درمورد لباس) دست‌کاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refashion

  1. verb Make new
    Synonyms: remake, redo, make over

ارجاع به لغت refashion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refashion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/refashion

لغات نزدیک refashion

پیشنهاد بهبود معانی