Regulative

ˈreɡjəˌletɪv ˈreɡjəˌletɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تنظیمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regulative

  1. adjective Restricting according to rules or principles
    Synonyms: regulatory

ارجاع به لغت regulative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regulative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regulative

لغات نزدیک regulative

پیشنهاد بهبود معانی