آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Regulator

ˈreɡjəleɪt̬ər ˈreɡjəleɪtə

معنی regulator

noun C1

تنظیم‌کننده

تنظیم‌کننده، تعدیل‌کننده، آلت تعدیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد regulator

  1. noun a control that maintains a steady speed in a machine (as by controlling the supply of fuel)

لغات هم‌خانواده regulator

ارجاع به لغت regulator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regulator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regulator

لغات نزدیک regulator

پیشنهاد بهبود معانی