رد کردن یک پیشنهاد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The committee decided to reject the suggestion due to budget constraints.
کمیته تصمیم گرفت به دلیل محدودیت های بودجه، این پیشنهاد را رد کند.
I had to reject his suggestion because it wasn't practical.
مجبور شدم پیشنهادش را رد کنم چون عملی نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reject a suggestion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reject-a-suggestion