آخرین به‌روزرسانی:

Repeater

American: rəˈpiːtər British: rɪˈpiːtə

شکل جمع:

repeaters

معنی‌ها

noun

تکرارکننده، ساعت زنگی، بازگوکننده

noun

تکرار کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repeater

  1. noun someone who is repeatedly arrested for criminal behavior (especially for the same criminal behavior)
    Synonyms:
    habitual criminal recidivist
  1. noun a firearm that can fire several rounds without reloading
    Synonyms:
    repeating firearm

ارجاع به لغت repeater

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repeater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repeater

لغات نزدیک repeater

پیشنهاد بهبود معانی