حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Reproducibility
ˌriːˌproʊˌduːsəˈbɪləti
ˌriːprəˌdjuːsɪˈbɪləti
معنی reproducibility | جمله با reproducibility
noun
uncountable
قابلیت تکثیر، قابلیت بازتولید، بازتولیدپذیری، تکرارپذیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Software bugs can reduce the reproducibility of computational results.
اشکالات نرمافزاری میتوانند قابلیت بازتولید نتایج محاسباتی را کاهش دهند.
High reproducibility ensures that research findings are reliable.
تکرارپذیری بالا اطمینان میدهد که یافتههای پژوهشی قابل اعتماد هستند.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reproducibility
-
noun the quality of being reproducibleSynonyms:duplicability
ارجاع به لغت reproducibility
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «reproducibility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reproducibility
لغات نزدیک reproducibility
- - reproduce
- - reproducer
- - reproducibility
- - reproducible
- - reproduction