فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reshuffle

riːˈʃʌfl / / ˈriːʃʌfl riːˈʃʌfl / / ˈriːʃʌfl riːˈʃʌfl / / ˈriːʃʌfl riːˈʃʌfl / / ˈriːʃʌfl riːˈʃʌfl / / ˈriːʃʌfl

گذشته‌ی ساده:

reshuffled

شکل سوم:

reshuffled

سوم‌شخص مفرد:

reshuffles

وجه وصفی حال:

reshuffling

معنی

noun verb - transitive

برزدن، تجدید سازمان کردن، تغییرات سازمانی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reshuffle

  1. noun shuffling again
    Synonyms:
    reshuffling

ارجاع به لغت reshuffle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reshuffle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reshuffle

لغات نزدیک reshuffle

پیشنهاد بهبود معانی