فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Residuary

rɪˈzɪdjʊəri rɪˈzɪdjʊəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وار طبقه دوم، موصی‌له، باقیمانده، رسوبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد residuary

  1. adjective relating to or indicating a remainder
    Synonyms:
    residual

ارجاع به لغت residuary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «residuary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/residuary

لغات نزدیک residuary

پیشنهاد بهبود معانی