آخرین به‌روزرسانی:

Reticulum

rɪˈtɪkjələm rɪˈtɪkjələm

شکل جمع:

reticula

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun singular countable

زیست‌شناسی شبکه‌ (تشکیل‌شده از رشته‌های فیبری)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

This reticulum plays a key role in maintaining the integrity of the connective tissue.

این شبکه نقش مهمی در حفظ یکپارچگی بافت پیوندی دارد.

Microscopic images revealed a fine reticulum of fibers in the tissue sample.

تصاویر میکروسکوپی، شبکه‌ی ظریفی از تارچه‌ها را در نمونه‌ی بافت نشان دادند.

noun countable

جانورشناسی نگاری (بخش دوم معده‌ی نشخوارکنندگان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In ruminants, food passes first to the rumen and then to the reticulum for further digestion.

در نشخوارکنندگان، غذا ابتدا وارد شکمبه و سپس به نگاری برای هضم بیشتر می‌شود.

The unique honeycomb structure of the reticulum helps in filtering larger food particles.

ساختار منحصربه‌فرد شبکه مانند نگاری به فیلتر کردن ذرات غذایی بزرگ‌تر کمک می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reticulum

  1. noun the second compartment of the stomach of a ruminant
    Synonyms:
    second-stomach

ارجاع به لغت reticulum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reticulum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reticulum

لغات نزدیک reticulum

پیشنهاد بهبود معانی