فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Return On Investment

rɪˈtərn ɑn ɪnˈvɛstmənt rɪˈtɜːn ɒn ɪnˈvɛstmənt

توضیحات:

مخفف این لغت ROI است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

اقتصاد کسب‌وکار نرخ بازگشت سرمایه، بازده سرمایه‌گذاری (معیاری مالی که نسبت سود یا زیان حاصل از سرمایه‌گذاری به هزینه‌ی آن را اندازه‌گیری می‌کند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The return on investment for this project was surprisingly high.

نرخ بازگشت سرمایه‌ی این پروژه به‌طرز شگفت‌انگیزی بالا بود.

Companies must analyze the return on investment before launching a new product.

شرکت‌ها باید قبل‌از راه‌اندازی محصولی جدید، بازده سرمایه‌گذاری را تجزیه‌وتحلیل کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Investors are always looking for a high return on investment.

سرمایه‌گذاران همیشه به‌دنبال بازگشت بالای سرمایه هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد return on investment

  1. noun a financial metric used to evaluate the profitability of an investment. It is defined as the profit generated from an activity over a specific period, compared to the amount of money invested in that activity
    Synonyms:
    ROI

ارجاع به لغت return on investment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «return on investment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/return-on-investment

لغات نزدیک return on investment

پیشنهاد بهبود معانی