امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Return On Investment

rɪˈtərn ɑn ɪnˈvɛstmənt rɪˈtɜːn ɒn ɪnˈvɛstmənt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

مخفف این لغت ROI است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
اقتصاد کسب‌وکار نرخ بازگشت سرمایه، بازده سرمایه‌گذاری (معیاری مالی که نسبت سود یا زیان حاصل از سرمایه‌گذاری به هزینه‌ی آن را اندازه‌گیری می‌کند) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The return on investment for this project was surprisingly high.
- نرخ بازگشت سرمایه‌ی این پروژه به‌طرز شگفت‌انگیزی بالا بود.
- Companies must analyze the return on investment before launching a new product.
- شرکت‌ها باید قبل‌از راه‌اندازی محصولی جدید، بازده سرمایه‌گذاری را تجزیه‌وتحلیل کنند.
- Investors are always looking for a high return on investment.
- سرمایه‌گذاران همیشه به‌دنبال بازگشت بالای سرمایه هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد return on investment

  1. noun a financial metric used to evaluate the profitability of an investment. It is defined as the profit generated from an activity over a specific period, compared to the amount of money invested in that activity
    Synonyms:
    ROI

ارجاع به لغت return on investment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «return on investment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/return-on-investment

لغات نزدیک return on investment

پیشنهاد بهبود معانی