آخرین به‌روزرسانی:

Rimmed

American: ˈrɪmd British: rɪmd

سوم‌شخص مفرد:

rims

وجه وصفی حال:

rimming

معنی

adverb

دوره‌دار، حاشیه‌دار، کم‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rimmed

  1. adjective having a rim or a rim of a specified kind
    Synonyms:
    edged bordered margined bounded skirted fringed
    Antonyms:
    rimless

سوال‌های رایج rimmed

وجه وصفی حال rimmed چی میشه؟

وجه وصفی حال rimmed در زبان انگلیسی rimming است.

سوم‌شخص مفرد rimmed چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد rimmed در زبان انگلیسی rims است.

ارجاع به لغت rimmed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rimmed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rimmed

لغات نزدیک rimmed

پیشنهاد بهبود معانی