فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Roadwork

ˈroʊdwɜːrk ˈrəʊdwɜːk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

انگلیسی آمریکایی جاده‌سازی، تعمیر جاده، راهداری

The roadwork caused a major delay.

تعمیر جاده باعث تاخیر زیاد شد.

The roadwork sign warned drivers of a detour ahead.

تابلوی راهداری به رانندگان از انحراف پیش رو هشدار می‌داد.

noun countable

ورزش تمرین عملی، تمرین آمادگی (با دوهای طولانی برای مسابقات)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The roadwork for the marathon training was grueling but necessary.

تمرین آمادگی برای آموزش مسابقه‌ی دو ماراتون طاقت‌فرسا اما ضروری بود.

The athlete's roadwork paid off as they crossed the finish line first.

تمرین عملی این ورزش‌کار با عبور از خط پایان نتیجه داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت roadwork

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roadwork» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roadwork

لغات نزدیک roadwork

پیشنهاد بهبود معانی