وسایل نقلیهی ریلی، خودروهای ریلی، خطنورد (هر نوع وسیلهی نقلیهی ریلی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company invested in modern rolling stock to enhance passenger comfort.
این شرکت برای ارتقای آسایش مسافران روی ناوگان ریلی مدرن سرمایهگذاری کرد.
The engineer checked the brakes on the rolling stock before departing.
مهندس پیش از حرکت، ترمزهای خطنورد را بررسی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rolling stock» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rolling-stock