فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rolling Stock

ˈroʊlɪŋˈstɑːk ˈrəʊlɪŋstɒk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

وسایل نقلیه‌ی ریلی، خودروهای ریلی، خط‌نورد (هر نوع وسیله‌ی نقلیه‌ی ریلی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The company invested in modern rolling stock to enhance passenger comfort.

این شرکت برای ارتقای آسایش مسافران روی ناوگان ریلی مدرن سرمایه‌گذاری کرد.

The engineer checked the brakes on the rolling stock before departing.

مهندس پیش از حرکت، ترمزهای خط‌نورد را بررسی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rolling stock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rolling stock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rolling-stock

لغات نزدیک rolling stock

پیشنهاد بهبود معانی