فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Rolling Stock

ˈroʊlɪŋˈstɑːk ˈrəʊlɪŋstɒk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    وسایل نقلیه‌ی ریلی، خودروهای ریلی، خط‌نورد (هر نوع وسیله‌ی نقلیه‌ی ریلی)
    • - The company invested in modern rolling stock to enhance passenger comfort.
    • - این شرکت برای ارتقای آسایش مسافران روی ناوگان ریلی مدرن سرمایه‌گذاری کرد.
    • - The engineer checked the brakes on the rolling stock before departing.
    • - مهندس پیش از حرکت، ترمزهای خط‌نورد را بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت rolling stock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rolling stock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rolling-stock

لغات نزدیک rolling stock

پیشنهاد بهبود معانی