اقتصاد تجدید قرارداد، تمدید قرارداد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The rollover from last week's lottery has made this week's prize even bigger.
تمدید قرارداد قرعهکشی هفتهی گذشته، جایزهی این هفته را بزرگتر کرده است.
The rollover of charity
تمدید قرارداد موسسهی خیریه
واژگونی (اتومبیل)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The rollover of the car was caused by the icy road conditions.
واژگونی خودرو بهدلیل یخزدگی جاده رخ داده است.
We avoided a rollover by making a sharp turn on the highway.
با یک پیچ تند در بزرگراه از واژگونی جلوگیری کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rollover» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rollover