آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ تیر ۱۴۰۴

    Salesclerk

    ˈseɪlzklɜrːk ˈseɪlzklɑːk

    شکل جمع:

    salesclerks

    توضیحات:

    در انگلیسی بریتانیایی به‌جای salesclerk از shop assistant استفاده می‌شود.

    معنی salesclerk | جمله با salesclerk

    noun countable A2

    انگلیسی آمریکایی فروشنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    I asked the salesclerk for advice on which laptop to buy.

    از فروشنده خواستم در مورد اینکه کدام لپ‌تاپ را بخرم راهنمایی کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد salesclerk

    1. noun one who sells
      Synonyms:
      seller salesman saleswoman salesperson clerk shop-assistant shop-clerk vender salesgirl

    سوال‌های رایج salesclerk

    شکل جمع salesclerk چی میشه؟

    شکل جمع salesclerk در زبان انگلیسی salesclerks است.

    معنی salesclerk به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «salesclerk» در زبان فارسی به فروشنده یا متصدی فروش ترجمه می‌شود.

    فروشنده فردی است که در فروشگاه‌ها، مغازه‌ها یا مراکز تجاری به ارائه‌ی کالاها و خدمات به مشتریان می‌پردازد. وظیفه‌ی اصلی یک فروشنده، معرفی محصولات، پاسخ‌گویی به سوالات مشتریان، کمک به انتخاب کالا و انجام فرآیند خرید است. این شغل یکی از مهم‌ترین نقش‌ها را در زنجیره‌ی فروش و توزیع دارد، زیرا ارتباط مستقیم با مشتری برقرار می‌کند و می‌تواند تاثیر زیادی بر رضایت مشتری و موفقیت فروشگاه داشته باشد.

    یک فروشنده موفق علاوه بر دانش کافی درباره‌ی محصولات، باید مهارت‌های ارتباطی قوی، توانایی گوش‌دادن فعال و قدرت متقاعدسازی داشته باشد. او باید بتواند نیازهای مشتری را درک کرده و بهترین راهکارها را به آن‌ها ارائه دهد تا تجربه‌ی خریدی مثبت برای مشتری رقم بخورد. در بسیاری از موارد، فروشنده‌ها نقش مشاور را نیز ایفا می‌کنند و با ایجاد رابطه‌ی دوستانه و اعتمادآمیز، مشتری را ترغیب به خرید می‌نمایند.

    از نظر محیط کاری، فروشنده‌ها ممکن است در فروشگاه‌های زنجیره‌ای، بوتیک‌ها، سوپرمارکت‌ها یا مراکز تخصصی فعالیت کنند. هر کدام از این محیط‌ها نیازمند دانش و مهارت‌های متفاوتی هستند. مثلاً فروشنده‌ی یک فروشگاه الکترونیکی باید با ویژگی‌های فنی کالاها آشنا باشد، در حالی‌که فروشنده‌ی پوشاک باید به مد، سایزبندی و ترجیحات مشتریان توجه بیشتری داشته باشد.

    با پیشرفت فناوری و تغییرات در رفتار مصرف‌کننده، نقش فروشنده نیز در حال تحول است. فروشندگان امروزی باید توانایی استفاده از سیستم‌های فروش دیجیتال، مدیریت سفارشات آنلاین و ارتباط موثر از طریق شبکه‌های اجتماعی را داشته باشند. این تغییرات باعث شده است که شغل فروشندگی، علاوه بر نیاز به مهارت‌های سنتی، به مهارت‌های نوین و فناوری نیز وابسته شود.

    «salesclerk» یا فروشنده، نقطه‌ی تماس اصلی بین تولیدکننده یا فروشنده‌ی کالا و مصرف‌کننده است و نقش مهمی در شکل‌گیری تجربه‌ی خرید و موفقیت اقتصادی فروشگاه دارد. این شغل نیازمند ترکیبی از دانش محصول، مهارت‌های ارتباطی و انعطاف‌پذیری است تا بتواند در بازارهای رقابتی امروزی عملکرد موفقی داشته باشد.

    ارجاع به لغت salesclerk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «salesclerk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salesclerk

    لغات نزدیک salesclerk

    • - sales talk
    • - sales tax
    • - salesclerk
    • - salesgirl
    • - saleslady
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.