غذا و آشپزی (درمورد غذا) در روغن سرخکرده، سرخ کردن، تفت دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
First sauté the vegetables and the meat; then throw them in the pot.
اول سبزیها و گوشت را کمی سرخ کن و سپس در دیگ بریز.
Sauté the mushrooms in 3 tablespoons of the butter until they are golden.
قارچ ها را با سه قاشق غذاخوری کره تفت دهید تا طلایی شوند.
غذا و آشپزی سرخ شده، تفت داده شده
sauté potatoes
سیبزمینی سرخ شده
sauté meet
گوشت تفت داده شده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sauté» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/saute