با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Sb

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation uncountable
    شیمی آنتیموان (از عنصرهای جدول تناوبی)
    • - Sb is a metalloid element that is commonly used in the production of batteries and semiconductors.
    • - آنتیموان عنصری فلزی است که معمولاً در تولید باتری‌ها و نیمه‌رساناها از آن استفاده می‌شود.
    • - Sb is a metallic element with atomic number 51.
    • - آنتیموان عنصری فلزی با عدد اتمی ۵۱ است.
  • abbreviation
    (bachelor of science) کارشناسی علوم (در رشته‌های مهندسی و تجربی)
    • - Sb in physics
    • - کارشناسی فیزیک
    • - My brother just graduated with an Sb in Biology.
    • - برادرم به‌تازگی با مدرک کارشناسی در رشته‌ی زیست‌شناسی فارغ‌التحصیل شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sb

  1. symbol A bachelor's degree in science
    Synonyms: antimony, bachelor-of-science, atomic number 51, bs

ارجاع به لغت sb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sb

لغات نزدیک sb

پیشنهاد بهبود معانی