شکل جمع:
schizosروانپزشکی ناپسند فرد مبتلا به اسکیزوفرنی
The psychiatrist specialized in treating schizos and patients with severe depression.
روانپزشک در درمان بیماران اسکیزوفرنی و مبتلایان به افسردگی شدید تخصص داشت.
At that clinic, schizos received long-term care and therapy.
در آن درمانگاه، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی مراقبت و درمان بلندمدت دریافت میکردند.
ناپسند آدم عجیبوغریب، دیوانه، روانی، پرخاشگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The argument turned him into a schizo for a few minutes.
آن بحث، او را برای چند دقیقه به فردی پرخاشگر تبدیل کرد.
His sudden anger made him seem schizo to those around him.
عصبانیت ناگهانیاش باعث شد برای اطرافیان، آدم دیوانهای به نظر برسد.
روانپزشکی ناپسند مرتبط با اسکیزوفرنی
The study focuses on patients with schizo conditions.
این پژوهش بر بیماران دارای شرایط اسکیزوفرنی تمرکز دارد.
The doctor explained the schizo symptoms in clear medical terms.
پزشک، علائم مرتبط با اسکیزوفرنی را با اصطلاحات پزشکی روشن توضیح داد.
ناپسند عجیبوغریب، دیوانه، روانی، پرخاشگر
Under extreme stress, his actions became schizo and unpredictable.
تحت فشار شدید، رفتارش پرخاشگرانه و غیرقابلپیشبینی شد.
His sudden outbursts made him seem schizo to his coworkers.
فورانهای ناگهانی خشم باعث شد برای همکارانش، دیوانه به نظر برسد.
شکل جمع schizo در زبان انگلیسی schizos است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «schizo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/schizo