Schoolmaster

ˈskuːlˌmæstər ˈskuːlˌmɑːstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
مدیر آموزشگاه، ناظم مدرسه، مکتب‌دار، مثل رئیس مدرسه رفتار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد schoolmaster

  1. noun Presiding officer of a school
    Synonyms: headmaster, master
  2. noun Food fish of warm Caribbean and Atlantic waters
    Synonyms: Lutjanus apodus

ارجاع به لغت schoolmaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «schoolmaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/schoolmaster

لغات نزدیک schoolmaster

پیشنهاد بهبود معانی