آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Schoolmate

ˈskuːlmeɪt ˈskuːlmeɪt

معنی schoolmate | جمله با schoolmate

noun

هم‌شاگردی، هم‌مدرسه‌ای، هم‌آموز

noun

هم مدرسه، دوست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Khezri is one of my old schoolmates.

خضری یکی از هم‌شاگردی‌های قدیمی من است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد schoolmate

  1. noun an acquaintance that you go to school with
    Synonyms:

ارجاع به لغت schoolmate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «schoolmate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/schoolmate

لغات نزدیک schoolmate

پیشنهاد بهبود معانی