شکل نوشتاری دیگر این لغت: scrootch
انگلیسی آمریکایی قوز کردن، خود را جمع کردن، کز کردن، خم شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cat would scrooch whenever it heard a loud noise.
گربه هروقت صدای بلندی میشنید، خود را جمع میکرد.
She decided to scrooch down behind the couch to avoid being seen.
او تصمیم گرفت برای دیده نشدن، پشت کاناپه خم شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scrooch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scrooch-or-scrootch