زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Scurf

skɜːrf skɜːf

معنی scurf

noun

سبوسه، پوسته، شوره سر، وازده اجتماع، سفیدک زدن، با شوره پوشاندن، زدودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scurf

  1. noun a thin flake of dead epidermis shed from the surface of the skin
    Synonyms:
    scale exfoliation

ارجاع به لغت scurf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scurf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scurf

لغات نزدیک scurf

پیشنهاد بهبود معانی