انگلیسی بریتانیایی (با نوارچسب) چسباندن، چسب زدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
I sellotaped the photo to the wall.
عکس را به دیوار چسباندم.
He often sellotapes the pages of his torn book.
او اغلب صفحات کتاب پارهشدهاش را با نوارچسب میچسباند.
انگلیسی بریتانیایی نام تجاری نوارچسب، نوار چسب پلاستیکی، چسب نواری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to buy more sellotape for wrapping presents.
برای بستهبندی هدایا باید نوارچسب بیشتری بخرم.
The sellotape is stuck to itself and now I can't find the end to peel off.
چسب نواری به خودش چسبیده است و حالا نمیتوانم انتهای آن را جدا کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sellotape» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sellotape