نیمهشفاف، نیمهواضح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The curtains in the living room were semisheer, letting some light in.
پردههای اتاق نشیمن نیمهشفاف بودند و مقداری نور را از خود عبور میدادند.
She chose a semisheer shirt for the party, which gave a casual yet sophisticated look.
او برای مهمانی، پیراهنی نیمهشفاف انتخاب کرد که ظاهری غیررسمی اما شیک به او میبخشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «semisheer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/semisheer