آخرین به‌روزرسانی:
Sesamoid
ˈsesəˌmɔɪd
ˈsesəmɔɪd
معنی sesamoid | جمله با sesamoid
adjective
پزشکی کنجدی، سزاموئیدی (استخوان تاندونی)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor diagnosed inflammation in the sesamoid area of the foot.
پزشک، التهابی در ناحیه‌ی استخوان کنجدی پا را تشخیص داد.
Sesamoid injuries are common in athletes who put constant pressure on their feet.
آسیب‌های کنجدی در ورزشکارانی که به‌طور مداوم به پاهای خود فشار وارد می‌کنند، شایع است.
ارجاع به لغت sesamoid
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sesamoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sesamoid
لغات نزدیک sesamoid
- - servomotor
- - sesame
- - sesamoid
- - sesqui-
- - sesquicarbonate