معنی shot-putter به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈʃɑːt ˌpʊtər ˈʃɒt ˌpʊtə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ورزش ورزش‌کار پرتاب وزنه، پرتاب‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The shot-putter threw the heavy ball with great force.

- پرتاب‌کننده گلوله‌ی سنگین را با قدرت زیادی پرتاب کرد.

- The coach was impressed with the shot-putter's technique.

- مربی از تکنیک ورزش‌کار پرتاب وزنه لذت برد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت shot-putter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «shot-putter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shot-putter

لغات نزدیک shot-putter

- shot hole
- shot put
- shot-putter
- shotgun
- shotgun wedding

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند