فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shrug

ʃrʌɡ ʃrʌɡ

گذشته‌ی ساده:

shrugged

شکل سوم:

shrugged

سوم‌شخص مفرد:

shrugs

وجه وصفی حال:

shrugging

شکل جمع:

shrugs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive C2

شانه را بالا انداختن، منقبض کردن

I told him not to smoke, but he shrugged and lighted another cigarette.

به او گفتم که سیگار نکشد؛ ولی او شانه بالا انداخت و یک سیگار دیگر روشن کرد.

She shrugged off all criticism and continued doing what she believed in.

او به انتقادات اعتنایی نکرد و مثل سابق طبق اعتقاد خود عمل کرد.

noun countable

بالا انداختن شانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The shrug of her shoulder showed her contempt.

شانه بالا انداختنش حاکی از بی‌اعتنایی‌اش بود.

He gave a shrug and went on smoking.

شانه‌ای بالا انداخت و به سیگار کشیدن ادامه داد.

پیشنهاد بهبود معانی

Phrasal verbs

shrug off

با بی‌اعتنایی تلقی کردن، ناچیز شمردن، خم به ابرو نیاوردن

ارجاع به لغت shrug

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrug» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shrug

لغات نزدیک shrug

پیشنهاد بهبود معانی