شکل جمع:
shufflersبرزن (در بازی ورق)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The shuffler ceased shuffling.
برزن دست از بر زدن کشید.
The casino hired a professional shuffler to ensure fair play during the card games.
کازینو برای اطمینان از بازی جوانمردانه در طول بازی ورق، برزن حرفهای را استخدام کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shuffler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shuffler