فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Silicon

ˈsɪlɪkən ˈsɪlɪkən

توضیحات:

نماد: Si

عدد اتمی: 14

جرم اتمی: 28.085

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شیمی عنصر شیمیایی سیلیسیم، عنصر سیلیسیم، سیلیکون، عنصر سیلیکون

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The abundance of silicon on Earth makes it an essential resource.

فراوانی سیلیسیم روی زمین، آن را به یک منبع ضروری تبدیل می‌کند.

Scientists are exploring new uses for silicon in solar panels.

دانشمندان درحال بررسی کاربردهای جدید سیلیسیم در صفحات خورشیدی هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Many computer chips are made from silicon wafers.

بسیاری از تراشه‌های کامپیوتری از ویفرهای سیلیکونی ساخته شده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد silicon

  1. noun a grey chemical element that is found in rocks and sand and is used in making computers and other electronic machines

ارجاع به لغت silicon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silicon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silicon

لغات نزدیک silicon

پیشنهاد بهبود معانی