با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sirdar

ˈsɜrːdɑːrr ˈsɜːdɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(از ریشه‌ی فارسی: سردار) (هند و پاکستان و افغانستان) رییس، اشرافی، افسر ارشد، سردار
noun
(از ریشه‌ی فارسی: سردار) (هند - عنوان سیک‌ها) آقا
noun
(از ریشه‌ی فارسی: سردار) (مرد) سیک
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت sirdar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sirdar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sirdar

لغات نزدیک sirdar

پیشنهاد بهبود معانی