رابطهی موقعیتی (رابطهی عاشقانهی بین دو نفر که هنوز خود را بهعنوان زوج در نظر نمیگیرند اما فراتر از دوست هستند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'm tired of the ambiguity of our situationship; I need clarity and commitment.
از ابهام رابطهی موقعیتیمان خستهام؛ به شفافیت و تعهد نیاز دارم.
We've been in a situationship for months.
ماههاست در رابطهای موقعیتی هستیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «situationship» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/situationship