Skinflint

ˈskɪnˌflɪnt ˈskɪnˌflɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جوکی، آدم دندان‌گرد، آدم ممسک، خسیس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skinflint

  1. noun cheapskate
    Synonyms: hoarder, miser, moneygrubber, penny-pincher, pinchfist, pinchpenny, Scrooge, tightwad

ارجاع به لغت skinflint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skinflint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skinflint

لغات نزدیک skinflint

پیشنهاد بهبود معانی