فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sourdough

ˈsaʊrdoʊ ˈsaʊədəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

خمیرترش (مخلوطی از آرد و آب که پس‌از تخمیر، برای تهیه‌ی نان استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She prefers sourdough bread over white bread.

او نان خمیرترش را به نان سفید ترجیح می‌دهد.

Using sourdough can enhance the nutritional value of bread.

استفاده از خمیرترش می‌تواند ارزش غذایی نان را افزایش دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sourdough

  1. noun a mixture of flour and water that is left to ferment and then used to make bread

ارجاع به لغت sourdough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sourdough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sourdough

لغات نزدیک sourdough

پیشنهاد بهبود معانی