فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Southeast

    ˌsaʊθˈiːst ˌsaʊθˈiːst
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective adverb uncountable B1
    جنوب خاوری، جنوب شرقی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد southeast

    1. adjective situated in or oriented toward the southeast
      Synonyms:
      southeastern southeasterly se southeastward sou-east south-southeast SSE southeast by east SEbE southeast by south SEbS south-south-east
    1. noun the compass point midway between south and east; at 135 degrees
      Synonyms:
      se southeastward sou-east
    1. noun The southeastern region of the United States
      Synonyms:
      southeastern United States
    1. adverb to, toward, or in the southeast
      Synonyms:
      south-east southeastwards southeastwardly sou-east

    Collocations

    • the southeast

      بخش جنوب خاوری ایالت متحده‌ی آمریکا

    ارجاع به لغت southeast

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «southeast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/southeast

    لغات نزدیک southeast

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه