Soya

ˈsɔɪə ˈsɔɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

C1
گیاه‌شناسی لوبیای روغن، لوبیای ژاپنی، سوژا، سویا link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soya

  1. noun the most highly proteinaceous vegetable known; the fruit of the soybean plant is used in a variety of foods and as fodder (especially as a replacement for animal protein)
    Synonyms:
    soybean soy soya-bean soybean plant glycine-max soja bean soja

ارجاع به لغت soya

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soya» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soya

لغات نزدیک soya

پیشنهاد بهبود معانی