با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sparsity

ˈspæsɪti ˈspɑːsɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( sparseness ) تنکی، کم‌پشتی، پراکندگی، تنک بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sparsity

  1. noun The property of being scanty or scattered; lacking denseness
    Synonyms: sparseness, spareness, thinness

ارجاع به لغت sparsity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sparsity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sparsity

لغات نزدیک sparsity

پیشنهاد بهبود معانی