آخرین به‌روزرسانی:

Spermary

ˈspɜrˌmɛri ˈspɜːməɹi

شکل جمع:

spermaries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

بیضه، غده‌ی جنسی نر، اندام تولید اسپرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The anatomy of the spermary varies across different species.

آناتومی بیضه در گونه‌های مختلف متفاوت است.

Damage to the spermary can affect fertility.

آسیب به اندام تولید اسپرم می‌تواند بر باروری تأثیر بگذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spermary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spermary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spermary

لغات نزدیک spermary

پیشنهاد بهبود معانی