آخرین به‌روزرسانی:
Stalactite
stəˈlæktaɪt
ˈstæləktaɪt
معنی stalactite | جمله با stalactite
noun
countable
زمین‌شناسی گلفهشنگ، قندیل، چکنده‌سنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
breathtaking stalactites hanging from the ceiling
قندیل‌های خیره‌کننده‌ی آویزان از سقف
As we walked deeper into the cave, the stalactites grew longer.
هرچقدر به عمق غار می‌رفتیم، قندیل‌ها بلندتر می‌شدند.
ارجاع به لغت stalactite
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «stalactite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stalactite
لغات نزدیک stalactite
- - stakhanovism
- - stalactiform
- - stalactite
- - stalag
- - stalagmite