با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Station Break

ˈsteɪʃn̩ˈbreɪk ˈsteɪʃn̩breɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
وقفه برنامه فرستنده رادیویی و تلویزیونی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد station break

  1. noun broadcast intermission
    Synonyms: intermission, pause for station identification, station identification

ارجاع به لغت station break

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «station break» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/station break

لغات نزدیک station break

پیشنهاد بهبود معانی