آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Steering Wheel

ˈstɪrɪŋˈwiːl ˈstɪərɪŋwiːl

معنی steering wheel | جمله با steering wheel

noun countable B2

فرمان، رل، سکان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The steering wheel made a clicking noise when he turned it.

هنگامی که فرمان را می‌چرخاند، صدای تق‌تق می‌داد.

The steering wheel of the car was covered in leather.

فرمان ماشین از چرم پوشیده شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت steering wheel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steering wheel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/steering-wheel

لغات نزدیک steering wheel

پیشنهاد بهبود معانی