با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Steering Wheel

ˈstɪrɪŋˈwiːl ˈstɪərɪŋwiːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
فرمان، رل، سکان
- The steering wheel made a clicking noise when he turned it.
- هنگامی که فرمان را می‌چرخاند، صدای تق‌تق می‌داد.
- The steering wheel of the car was covered in leather.
- فرمان ماشین از چرم پوشیده شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت steering wheel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steering wheel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/steering-wheel

لغات نزدیک steering wheel

پیشنهاد بهبود معانی