با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stepmom

ˈstepmɑːm ˈstepmɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مادرخوانده، نامادری، همسر پدر، زن‌بابا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- My stepmom always makes the best foods.
- مادرخوانده‌ی من همیشه بهترین غذاها را می‌پزد.
- My stepmom always supports me in my decisions.
- نامادری‌ام همیشه در تصمیماتم از من حمایت می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stepmom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stepmom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stepmom

لغات نزدیک stepmom

پیشنهاد بهبود معانی