شکل جمع:
stepmumsانگلیسی بریتانیایی مادرخوانده، نامادری، مادر ناتنی، همسر پدر، زنبابا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My stepmum has a great sense of humor.
مادرخواندهام بسیار شوخطبع است.
My stepmum treats me like her own child.
نامادریام مثل بچهی خودش با من رفتار میکند.
Her stepmum always encourages her to follow her dreams.
مادر ناتنیاش همیشه او را به دنبال کردن رؤیاهایش تشویق میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stepmum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stepmum