فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Steroid

ˈstɛr.ɔɪd ˈstɛr.ɔɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

شیمی استروئید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Steroids can have harmful side effects if used improperly.

استروئیدها در صورت استفاده‌ی نادرست می‌توانند اثرات جانبی مضری داشته باشند.

Steroids are often prescribed to treat inflammation.

استروئیدها غالباً برای درمان التهاب تجویز می‌شوند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The bodybuilder's muscles seemed unnatural due to his use of steroids.

عضلات بدنساز به خاطر استفاده‌اش از استروئیدها غیرطبیعی به نظر می‌رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد steroid

  1. noun any hormone affecting the development and growth of sex organs
    Synonyms:
    sex-hormone steroid hormone

ارجاع به لغت steroid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steroid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/steroid

لغات نزدیک steroid

پیشنهاد بهبود معانی