فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Stratification

ˌstrætɪfɪˈkeɪʃn ˌstrætɪfɪˈkeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    قشربندی، لایه‌بندی، تشکیل چینه، تشکیل طبقات زمین، چینه‌بندی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد stratification

  1. noun The condition of being arranged in social strata or classes within a group
    Synonyms: tabular structure, lamination, social-stratification, scaliness, delamination

ارجاع به لغت stratification

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stratification» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stratification

لغات نزدیک stratification

پیشنهاد بهبود معانی