امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Subbing

    American: ˈsəbɪŋ British: ˈsʌbɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      subbed

    • شکل سوم:

      subbed

    • سوم‌شخص مفرد:

      subs

    معنی

    adverb
    عوض، علی‌البدل، ( substratum )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد subbing

    1. verb Be a substitute
      Synonyms:
      supplying substituting
    1. noun Working as a substitute for someone who is ill or on leave of absence
      Synonyms:
      substituting

    ارجاع به لغت subbing

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «subbing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/subbing

    لغات نزدیک subbing

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return